دهرآشوب

ساخت وبلاگ
 این روز ها با توجه به شیوع پدیده ی کرونا در جهان خارج، تمایل و‌ تجدد افراد در استفاده از فضای مجازی و استناد به آن دو چندان شده است و استفاده از فضای مجازی امری حیاتی و ضروری قلمداد می گردد به طوری ک دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 46 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:08

دانش آموختگان سینما تنها دانشجویانی هستند که وقتی آنها را می بینم حسرت و‌غبطه می خورم. آن ها که می توانند وقایع را به راهی به نام هنر بکشانند و ‌از زوایه ای نگاه کنند که زنده و زیباو ‌‌خشن است.گاه فرس دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 43 تاريخ : دوشنبه 1 ارديبهشت 1399 ساعت: 17:08

 در کش و قوس قرار دارم. کششی بی وقفه مرا به تحلیل و تدریج ام می برد. چنان که قلبم را به خود فرا خوان می دهد که تماما هیاهو ست. چیزی که نمی دانم چیست؟ تنها می دانم که می گوید بیا و نمان.زیر پایم را سست دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 41 تاريخ : سه شنبه 6 اسفند 1398 ساعت: 3:17

 اوایل آشنایی مون بود که از علاقه ام به یک دانه ی بلوط زدم. خنده کرد و گفت اخه این چیز ها رو از کجات در میاری؟ گفتم اگر قایلی به نا خودآگاه، از ناخود آگاهم. گفت ناخود آگاهتم مثل خودت عوضیه! یعنی با هم دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 55 تاريخ : سه شنبه 6 اسفند 1398 ساعت: 3:17

 که در من زیسته ایو ضرب تنگ این زیستن را از بر برده امنگاره ها را در کنار هم که بچینی، نقش از بی محلی اعراب ات  تداعی گر استچشم خاموشک زده با پنجره ای از دود نزدیک است به من بی دروغ که باشد نه؛راست اش دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 47 تاريخ : جمعه 6 دی 1398 ساعت: 11:47

 کوچه  های خلوت و سرد و کمی تاریک. با چکمه های خزدار، گز می کنم تا برسم به محلی که قراربود برسم. امروز را کلی راه رفته ام  و در تلاطم بودم. دو به شک رفتن و نرفتنم. گاهی برای اینکه چیزی پیش برود همه چی دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 49 تاريخ : يکشنبه 1 دی 1398 ساعت: 11:17

 هی هر روز می رفت دم حجره اش بس می نشست و می گفت: استاد خواب دیدم.این سوالم را جواب بگید.خش خش، نعلین هاش رو زمین می کشید و یک ابرو در هم می کرد و دست برد به کلاه نمدی شتری رنگش و آبفتابه به دست می رف دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 43 تاريخ : پنجشنبه 14 آذر 1398 ساعت: 17:29

 تقریبا همه چیز جابجا شده بود فقط تابلو ها گوشه ی اتاق نگهبان گونه منتظر بودند. تلفن که زنگ خورد دیگر صدای نارگل بود که می گفت باز نرفتید بگیرید؟ بابا اخه چندتا میخ دیکه چیه که تنبلی می کنید.این بار خ دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 54 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 18:29

 

داستان دیگر از قرار شکستگی ها نیست 

داستان از قرار یک غم عمیق است

که با حضورت هم به نهایت نمی رسد...

 

 

دهرآشوب...
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 58 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 18:29

 دو سالی بود که همدیگر رو ندیده بودیم. پیام زد که کجایی ؟ و سوال قرن من رو پرسید؛ نکنه ازدواج مردی که پیدات نیست. گفتم:هستم. نبودن امروز هر آدمی انگار منوط شده به اینستاگرام که اگر نباشی،انگار اصلا نی دهرآشوب...ادامه مطلب
ما را در سایت دهرآشوب دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : dahrashooba بازدید : 51 تاريخ : يکشنبه 5 آبان 1398 ساعت: 18:29